تجزیه و تحلیل سربه سر
نوشته شده توسط آدام هیز
به روز شده در 15 مه 2021
بررسی شده توسط گوردون اسکات
تجزیه و تحلیل سربه سر چیست؟
تجزیه و تحلیل سربه سر مستلزم محاسبه و بررسی حاشیه ایمنی برای یک واحد تجاری بر اساس درآمدهای جمع آوری شده و هزینه های مرتبط است. به عبارت دیگر، تجزیه و تحلیل نشان می دهد که برای پرداخت هزینه انجام کسب و کار چقدر فروش لازم است. با تجزیه و تحلیل سطوح مختلف قیمت مربوط به سطوح مختلف تقاضا، تجزیه و تحلیل سربه سر تعیین می کند که چه سطحی از فروش برای پوشش کل هزینه های ثابت شرکت ضروری است. تجزیه و تحلیل سمت تقاضا به فروشنده بینش قابل توجهی در مورد قابلیت های فروش می دهد.
نکات کلیدی
تجزیه و تحلیل سربه سر به شما می گوید که چند واحد از یک محصول باید فروخته شود تا هزینه های ثابت و متغیر تولید را پوشش دهد.
نقطه سربه سر به عنوان معیاری از حاشیه ایمنی در نظر گرفته می شود.
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر به طور گسترده استفاده می شود، از معاملات سهام و اختیار معامله تا بودجه بندی شرکتی برای پروژه های مختلف
چگونه تجزیه و تحلیل نقطه صفر کار می کند.
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر در تعیین سطح تولید یا ترکیب فروش مطلوب هدفمند مفید است. این مطالعه فقط برای استفاده مدیریت یک شرکت است، زیرا معیارها و محاسبات توسط طرف های خارجی مانند سرمایه گذاران، تنظیم کننده ها یا موسسات مالی استفاده نمی شود. این نوع تحلیل شامل محاسبه نقطه سربه سر (BEP) است. نقطه سربه سر با تقسیم کل هزینه های ثابت تولید بر قیمت هر واحد منفرد منهای هزینه های متغیر تولید محاسبه می شود. هزینه های ثابت هزینه هایی هستند که بدون توجه به تعداد واحدهای فروخته شده ثابت باقی می مانند.
تجزیه و تحلیل سربه سر به سطح هزینه های ثابت نسبت به سود به دست آمده توسط هر واحد اضافی تولید و فروش می پردازد. به طور کلی، شرکتی با هزینه های ثابت کمتر، نقطه سربه سر فروش کمتری خواهد داشت. به عنوان مثال، شرکتی با 0 دلار هزینه ثابت به طور خودکار حتی پس از فروش اولین محصول با فرض اینکه هزینه های متغیر از درآمد فروش تجاوز نمی کند، شکست می خورد.
ملاحظات خاص
اگرچه سرمایه گذاران علاقه خاصی به تجزیه و تحلیل سربه سر یک شرکت در تولید خود ندارند، اما ممکن است از این محاسبه برای تعیین اینکه با چه قیمتی حتی در معامله یا سرمایه گذاری شکست خواهند خورد، استفاده کنند. این محاسبه هنگام معامله یا ایجاد استراتژی برای خرید گزینه ها یا یک محصول امنیتی با درآمد ثابت مفید است.
حد مشارکت، محدوده مشارکت.
مفهوم تحلیل سربه سر به حاشیه سهم یک محصول مربوط می شود. حاشیه سهم مازاد بین قیمت فروش محصول و کل هزینه های متغیر است. به عنوان مثال، اگر یک کالا به قیمت 100 دلار فروخته شود، کل هزینه های ثابت 25 دلار در هر واحد و کل هزینه های متغیر 60 دلار در هر واحد است، حاشیه سهم محصول 40 دلار (100 - 60 دلار) است. این 40 دلار نشاندهنده میزان درآمد جمعآوریشده برای پوشش هزینههای ثابت باقیمانده است که هنگام محاسبه حاشیه مشارکت حذف میشوند.
محاسبات برای تجزیه و تحلیل نقطه صفر
برای محاسبه تحلیل سربه سر ممکن است از دو معادله استفاده شود. در اولین محاسبه، کل هزینه های ثابت را بر حاشیه سهم واحد تقسیم کنید. در مثال بالا، ارزش کل هزینه های ثابت را 20000 دلار فرض کنید. با حاشیه مشارکت 40 دلار، نقطه سربه سر 500 واحد است (20000 دلار تقسیم بر 40 دلار). با فروش 500 واحد، پرداخت کلیه هزینه های ثابت انجام شده و شرکت سود خالص یا زیان 0 دلاری را گزارش خواهد کرد.
از طرف دیگر، محاسبه نقطه سر به سر در دلار فروش با تقسیم کل هزینه های ثابت بر نسبت حاشیه مشارکت انجام می شود. نسبت حاشیه سهم، حاشیه سهم به ازای هر واحد تقسیم بر قیمت فروش است.
با بازگشت به مثال بالا، نسبت حاشیه مشارکت 40٪ است (40 دلار حاشیه سهم برای هر کالا تقسیم بر قیمت فروش 100 دلار برای هر کالا). بنابراین، نقطه سر به سر در دلارهای فروش 50000 دلار است (20000 دلار کل هزینه های ثابت تقسیم بر 40٪). این رقم را با ضرب نقطه سربه سر در واحد (500) در قیمت فروش (100 دلار)، که برابر با 50000 دلار است، تأیید کنید.